یاسین کوچولوی ما

هفت تا هشت سالگی

1393/10/21 15:31
نویسنده : مامان
60 بازدید
اشتراک گذاری

عزیزم، نازنینم، عسلم، سال 93 از راه رسید و تو هفت ساله شدی. جشن تولد امسالت با حضور پسرخاله مهرسام، جذاب‌تر شد.  

یاسینم سال 93-92 برای هر دویمان سالی مهم، هیجان‌انگیز و زیبا است. تو خواندن و نوشتن می‌آموزی و من تحصیل در مقطع دکترای تخصصی را تجربه میکنم. تو برای اولین بار میخوانی و می‌نویسی و من ذهنم را در آموزه‌های کانت و ملاصدرا پخته‌تر از قبل به خلاقیت وامیدارم. تو زیبایی علم را درنمیابی و من شکوه آموختن را میبلعم. برای هر دومان و البته همسر نازنینم و پدر مهربانت آرزوی سالی پر از خدا میکنم. سالی با کمترین میزان از دست دادن لحظات. زمان شتاب می‌کند و من میخواهم قدرش را بدانم. میخواهم از نعمت سلامتی و جوانی، از نعمت عطش دانستن، از نعمت با هم بودن، از نعمت اساتید و تجاربشان و از تمام نعمتهای بی‌شمارش کمال استفاده را بکنم

تجربه نخست

بهار امسال به اتفاق دوستت علیرضا و مامان و باباش به ساحل چمخاله رفتیم و چهار روز به یاد ماندنی را در آنجا تجربه کردیم. من و مامانِ علیرضا به درسهایمان میرسیدیم و تو و علیرضا لحظات با هم بودنتان را با بازی و شادی سپری میکردید. باباهاتون هم با دوستای جدیدشون فوتبال بازی میکردند. خلاصه سفری دلپذیر و شیرین برایمان رقم خورد

جشن ورودت به کلاس اول را به تماشا نشستیم و اشک شوق چشمانمان را مرطوب کرد. چه زیباست تماشای بالیدنت. از خداوند میخواهم این نعمت بزرگ را به تمام پدران و مادران ارزانی کند. با سرویس به مدرسه میروی و آنگاه که باز میگردی با آغوش باز پدر مهربانت مواجه میشوی. و من کمی دیرتر به شما میپیوندم. 7 ساله شدی اما همچنان قاشق قاشق غذایت را در دهانت میگذارم.

نازنینم کلاس اول را به پایان رساندی و سواد خواندن و نوشتن کسب کردی. تلاش میکنی تابلوها را بخوانی و سوادت را به رخمان میکشی. بزرگتر که شدی باورت نمیشود که استوانه هوش را خواندی اس تو انه موش.

سال تحصیلی 93-94 هم از راه رسید و تو وارد کلاس دوم شدی. علی و امیرعلی (دوستانت) کلاس اول شدند و زنگ تفریح را سه تایی میگذرانید و از در کنار هم بودن لذت میبرید. چند روز پیش بهم گفتی من مواظب دوستام هستم اما خودم دارم آسیب میبینم. پرسیدم مگه چی شده. گفتی امیر علی افتاد زمین اومدم کمکش کنم پامو لگد کرد.

ترم دوم ما هم شروع شد و خدا را شکر با درخواستمان در مورد پاس کردن واحدها با استادان به‌نام موافقت کردند. این ترم دو روز در هفته کلاس دارم،‌چهارشنبه و پنچ‌شنبه. و یک شب در خوابگاه می‌مانم.  

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)